گروه فرهنگ و هنر: به گزارش بولتن نیوز به نقل از هفت صبح، کدام رمانهای علمی - تخیلی شیوع ویروس در جهان را پیشبینی کرده بودند؟
ایستگاه ۱۱
جان مندل، نویسنده کانادایی رمان "ایستگاه ۱۱"، متولد دِنمان ایسلند در غرب بریتیش کلمبیا است. او اولین رمانش را سال ۲۰۰۹ منتشر کرد؛ رمانی با عنوان "آخرین شب در مونترال". "ایستگاه ۱۱" چهارمین رمان او بود که در سال ۲۰۱۵ برنده جایزه آرتور سی کلارک انگلستان و جایزه کتاب تورنتو شد. این رمان همچنین نامزد جایزه ملی کتاب آمریکا و جایزه پن/فاکنر بود.
ماجرای رمان از روزی آغاز میشود که نوعی اپیدمی وحشتناک جهان را گرفته است. این اپیدمی محصول شیوع نوعی ویروس است بسیار قویتر از کرونا. بخش زیادی از جمعیت جهان نابود شدهاند و نویسنده بعد از این نابودی را هم روایت میکند؛ در میان گروهی که سفری را آغاز کردهاند تا آثار شکسپیر را اجرا کنند. این رمان با ترجمه پگاه صمدزاده از سوی انتشارات "نیماژ" چاپ شده است.
ماجرای رمان "ایستگاه ۱۱" در واقع روایت زندگی بازماندگان فاجعهای عظیم و تلاش آنها برای زنده ماندن و حتی ارتقای کیفیت زندگیشان است. آنها در شرایط وحشتناک جهان تلاش میکنند زندگی را برای خود و اطرافیانشان تحملپذیر کنند.
مترجم درباره این اثر گفته است: "آنچه این رمان را از سایر کارهای مشابه آن متمایز میکند، دید واقعگرایانه، توصیفات نویسنده از یک فاجعه و از دست رفتن ناگهانی مظاهر زندگی مدرن مثل اینترنت، هواپیما، تجهیزات پزشکی و حتی امکانات بدیهیتری مثل برق و آب شرب است. نثر مَندِل بسیار ساده و خوشخوان است و این هرگز به معنی سادگی داستان نیست، اما تغییر و رفت و برگشتهای زمانی به آینده و گذشته بسیار روان و در واقع در دل داستان صورت میگیرد. در همه آثار آخرالزمانی، بین دنیای قبل و بعد خلائی وجود دارد که به آن پرداخته نمیشود، اما این کتاب با جزئیات فراوان، این گذار را توصیف میکند. "
آدمهای داستان درگیر شیوع ویروسی به نام آنفلوآنزای گرجی هستند و عده کمی که باقی ماندهاند، در تلاش برای احیای امید و حیات در خود و دیگران هستند.
دوزخ
دن براون با رمان "رمز داوینچی" به شهرتی چشمگیر رسید. او بعدها در رمانهای "نماد گمشده" و "منشأ" به همان صورت که تلاش میکرد حقیقتی داستانی را از دل وقایع تاریخی و مکانها بیابد، کارش را ادامه داد. در رمان "دوزخ" هم به ویروسی میپردازد که به شکلی اتفاقی فعال میشود و در دیانای انسان تغییراتی به وجود میآورد؛ تغییراتی که یک سوم نسل بشر را مبتلا میکند.
خودش درباره این رمان میگوید: "هر چند در دوران دانشجویی "دوزخ" دانته را خوانده بودم، اما تا همین اواخر متوجه تأثیر ماندگار آن بر دنیای مدرن نشدم. در این رمان جدید، بسیار هیجانزده بودم که خواننده را به دنیایی اسرارآمیز میبرم؛ دنیای رمزها، نمادها و دهها گذرگاه مخفیانه. "
ماجرای رمان از جایی شروع میشود که رابرت لنگدان به هوش میآید و خود را مجروح، روی تختی در بیمارستانی ناآشنا میبیند. پس از آنکه پزشکان وضعیتش را برایش شرح میدهند، متوجه میشود با خانه و شهر خود کیلومترها فاصله دارد و حافظه چند روز گذشتهاش را نیز از دست داده است. فردی که ظاهراً مجروحش کرده دوباره سراغش میآید و پس از کشمکشی خونین، لنگدان به همراه یکی از پزشکان از بیمارستان فرار میکند و پای در مسیر مأموریتی میگذارد که چیزی از آن را به یاد ندارد.
مطابق معمول دیگر کتابهای دن براون، او از موقعیتهای جغرافیایی قهرمان و داستانش نهایت استفاده را میبرد و اطلاعات تاریخی و هنری مبسوطی درباره مکانها و آثار تاریخی این سه شهر در اختیار خوانندگان قرار میدهد.
در بخشی از رمان میخوانیم: "رابرت لنگدان در حالی که این کلمات در سرش طنین میانداختند، روی تخت بیمارستان از خواب بیدار شد. تصویر گنگ از زنی مو نقرهای همراه با اجسادی که کنار رودخانهای خونین در خاک و خون میغلتیدند در ذهنش حک شده بود. دردی پشت سرش حس میکرد و نمیدانست چرا در بیمارستان است که ناگهان در تاریکی شب، برجی آشنا در آن سوی پنجره نگاهش را به خود جلب کرد... "
ایستگاه
استیون کینگ، چهره سرشناس ژانر وحشت است. شاید همین مایههای هراس هم باعث شده رمان "ایستگاه" شکل بگیرد؛ داستانی که شهری را پس از شیوع ویروسی مرگبار به تصویر کشیده است. این ویروس شبیه آنفلوآنزا، اما بسیار وحشتناکتر است چرا که عدهای در آن دست بردهاند و حالا تبدیل به نوعی سلاح بیولوژیک شده است. رمان "ایستگاه" از رمانهای مشهور استیون کینگ است و گفته شده به زودی با اقتباس از این رمان، یک سریال ۱۰ قسمتی برای تلویزیون ساخته میشود.
"ایستگاه" قرار است به کارگردانی جاش بون، سازنده "نقص ستارگان ما" که به فیلمی پرفروش تبدیل شد، ساخته شود. از همین حالا هم مشخص است که مخاطبان زیادی خواهد داشت. به هر حال این روزها ماجراهای آخرالزمانی بین مخاطبان طرفداران زیادی دارد و کتاب "ایستگاه" هم به تنهایی یکی از آثار پرفروش کینگ بود.
در این رمان با هراسی اجتماعی مواجه هستیم چرا که اعتماد عمومی به جهت دستکاری ویروس آنفلوآنزا از بین رفته است. این دستکاری باعث شده است که ویروس، جهشی وحشتناک داشته باشد. قدرتمندان نیز با در دست گرفتن این سلاح خطرناک، دیگران را تهدید میکنند و وضعیتی به وجود آوردهاند که آبستن هرگونه دلهره و هراس است. برای همین این اثر کینگ در عین داشتن مؤلفههای رمانهای علمی-تخیلی، همان هراس همیشگی را با خود دارد. ضمن اینکه به جهت فضای آخرالزمانی، اتمسفر رعب و ترس در آن پررنگتر هم شده است.
از آثار این نویسنده اقتباسهای فراوانی انجام شده است که "درخشش"، "راز"، "رستگاری در شائوشنگ" و "مسیر سبز" از جمله بهترینشان هستند. خودش درباره انواع و اقسام پیشنهادهای اقتباس سینمایی میگوید حوصلهاش از نامهها و ایمیلهایی که در این سالها به سمتش سرازیر میشود سر رفته است. مقصودش البته پیشنهادهای کارگردانانی است که به محض خواندن جدیدترین آثار کینگ، ایده شکل دادن آن در قالب فیلمنامه به ذهنشان میرسد و به جهت حضور نام استیون کینگ مطمئن هستند دستکم بخشی از سرمایه را هم بازخواهند گرداند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com